دندون داریوش
دندون پسرم بالاخره در اومدگل پسرم دیگه باید مسواک بزنه
باید تو فکر آش دندونی باشم
امروز متوجه یه چیز جدیدشدم دندون پسر گلم بالاخره در اومد هنوز فقط سر دندونت پیداست اما نمیدونی وقتی دیدم در اومده چقدر خوشحال شدم اخه چند روز بود خیلی بی تابی می کردی بی حال بودی غذا نمی خوردی بابایی هم خیلی خوشحال شدوقتی دندونتو دیدچند وقت بود تا از خواب بیدار می شدی هر چیزی که دم دستت بودو می کردی تو دهنت از ملحفه گرفته تاپتو واسباب بازی واستین لباستو هر چی که دورو برت باشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی